English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (6907 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
drawing tools U مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
drawing tools U خط و رسم آزاد است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tools U ابزار
tools U در سیستم کامپیوتری
tools U مجموعه برنامههای کاربردی
tools U اسباب کار
pipe tools U وسایلپیپ
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
tools of research U وسایل تحقیقات
plumbing tools U لوازم لولهکشیخانه
types of tools U انواعابزار
electrician's tools U ابزارسیمکشی
cleaning tools U ابزارتمیزکننده
precision tools U الات دقیق
pneumatic tools U اسبابهای بادی
development tools U ابزار توسعه
pc tools deluxe U پی سی تولز دولوکس
machine tools U ابزار ماشینی
assembly tools U ابزار مونتاژ
tools of fiscal policy U ابزار سیاست مالی
tools of monetary policy U ابزار سیاست پولی
program development tools U ابزار توسعه برنامه
wooden modelling tools U ابزارچوبیفرم دهنده
Those who play with edged tools must expect to be . <proverb> U کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
A bad workman always blames his tools. <proverb> U کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
A wise man avoids edged tools. <proverb> U آدم عاقل از چیز تیز پرهیز مى کند .
drawing U هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing U حدیده کردن
drawing U قرعه کشی
drawing U نقشه کشی
drawing U رسم
drawing U طرح
drawing U ترسیم
drawing U نقشه کشی فرش
drawing U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing U رسم فنی
drawing U نقشه کارگاهی
drawing U کشیدن
drawing U رسم کردن
drawing U نقشه
mechanical drawing U ترسیم مکانیکی
drawing press U پرس کششی
drawing quality U کیفیت کشش
method of drawing up U طرز تنظیم
mirror drawing U نقاشی از ایینه
instrumental drawing U نقشه کشی با اسباب
fine drawing U رفوگری
fair drawing U طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
fair drawing U تصویر مناسب
engineering drawing U طراحی و نقشه کشی مهندسی
dy drawing lots U استقراع
dy drawing lots U به طریق قرعه
drawing program U نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
drawing table U میز نقشه کشی
drawing set U دستگاه نقشه کشی
dy drawing lots U قرعه کشیدن
pen drawing U سیاهقلم
pen drawing U تصویر خطی تصویر مدادی
workshop drawing U رسم کارگاهی
working drawing U طرح ونقشه کار
work drawing U نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
wash drawing U ابرنگ سیاه
drawing pin U پونز
three view drawing U رسم فنی با سه نما
tabular drawing U نقشه شیب
structural drawing U نقشه ساختمانی
special drawing right U حق برداشت ویژه
special drawing right U حق برداشت مخصوص
shop drawing U نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
sectional drawing U رسم مقطعی
sectional drawing U رسم برشی
revised drawing U رسم اصلاح شده
revised drawing U رسم تجدید نظر شده
pencil drawing U طرح مدادی
pencil drawing U تصویر مدادی
loom drawing U [نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
drawing pen U قلم رسم
drawing board U میز نقشه کشی
component drawing U رسم جزیی
component drawing U رسم قطعات
computer drawing U ترسیم کامپیوتری
deep drawing U کشش عمیق
detail drawing U نقشه تفصیلی
detail drawing U نقشه جزئیات
detail drawing U نقشه ریزه کاری
detail drawing U رسم فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
detail drawing U رسم جزئیات
detail drawing U نقشه کشی جزئیات
drawing bench U میز رسم
breakdown drawing U رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
art of drawing U هنر ترسیم رسم
drawing board U تخته رسم
drawing boards U میز نقشه کشی
drawing boards U تخته رسم
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing U رسم مدادی
line drawing U نقاشی با مداد وقلم
line drawing U ترسیم خطی
drawing room U اطاق پذیرایی
drawing room U سالن پذیرایی
drawing rooms U اطاق پذیرایی
drawing rooms U سالن پذیرایی
drawing blick U حلقه کشش
drawing blick U کشش
drawing lines U خط کشی
drawing die U ماتریس کششی
drawing die U حدیده کششی
drawing key U کپیه نقاشی
drawing key U طرح اولیه
drawing instrument U وسایل رسم فنی
drawing instrument U وسایل نقشه کشی
drawing ink U مرکب رسم
drawing goniometer U نقاله رسم
drawing lots U قرعه کشی
drawing hand U دستی که زه را می کشد
drawing device U دستگاه ترسیمه
drawing card U چیز جالب توجه
drawing office U دفتر طراحی
drawing office U دفتر نقشه کشی
drawing card U موجب جلب توجه
drawing card U جالب
drawing mill U دستگاه نورد کششی
drawing materials U لوازم نقشه کشی
drawing curve U شابلون دایره و منحنی
drawing materials U مواد اولیه نقشه کشی
back to the drawing board <idiom> U کاری را از اول شروع کردن
cold drawing bench U میز سردکشی
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
shop or work drawing U نقشه در حین انجام کار
deep drawing test U ازمایش کاسگری
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
ingot drawing crane U جراثقال کشش شمش
cold drawing die U سردکشی
cold drawing die U حدیده
Back to the drawing board <idiom> U [زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد]
frank drawing completion test U ازمون تکمیل نقاشی فرانک
By trying to live like a king one ends by drawing . <proverb> U آخر شاه منشى کاه کشى است .
double action drawing press U پرس کششی دوکاره
double action cam drawing press U پرس کششی دو واکنشی
Recent search history Forum search
2یراق آلات به انگلیسی چی میشه؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com